روزی پرنده می شوم
روزی پرنده می شوم

روزی پرنده می شوم

عقب ماندگی تا کجا عاخه :-|

آدم چ احساس بدی داره اگه ناخواسته اشک ستاره شو دربیاره. بدتر از همه اینه ک این ستاره با تمام توانش سوسو بزنه تا بهت بفهمونه حرفات داره دلشو خرد می کنه اما تو همچنان خیلی شیک ب حرفات ادامه بدیو اصن متوجه نشی ک داری چیکار می کنی 

ستاره های زمینی خیلی مهمن تو زندگی. خیلی زیاد. حتی مهم تر از ستاره های آسمون. اگه حواسمون به ستاره های زمینی زندگیمون نباشه خیلی زود اطرافمون پر از تاریکی میشه، از ما گفتن بود:)

:دی

پیرو پست قبلی

فرشته های عزیز دستای من آماده بوسیدنن :دی

او پاره تن من است

این بار نیز نسخه دیگری برای او پیچیدند،"بزنش بذار ازت بترسه، بذار این کار زشتشو ترک کنه". من اما بیشتر از همیشه از این کار واهمه داشتم. آخه این بار حضوری نورانی منو تهدید کرده بود. حضوری نورانی ب خوابم اومده بود و بهم فهمونده بود این کار چ تبعاتی برام داره. یادمه آخرین باری ک دست روش بلند کردم شب عید بود اما من هنوز درد وجدانم خوب نشده. من هرگز این کار رو نمی کنم.هرگز. حتی اگه صدها برابر بیشتر ازین اذیتم کنه. اما نه بخاطر واهمه از تبعات کارم بلکه ب خاطر اینکه او پاره تن من است:)

بوسیدن روی ماه

تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه 

مدام پیش نگاهی مدام پیش نگاه

شش سال گذشت

"تو رو میسپارم ب خاک

تو رو میسپارم ب عشق

برو با ستاره ها..."

بیشتر از همیشه ب یادتم بابایی