روزی پرنده می شوم
روزی پرنده می شوم

روزی پرنده می شوم

خواب بلوتوثی

ینی من ی ذهن خلاقی دارم. وقتی ب ابتکاراتش فک می کنم اصن بدجوری ازش شرمنده میشم که چرا الان تو ناسایی جایی به عنوان نخبه ایرانی فعالیت نمی کنم!

ظهر چند دیقه خوابیدم، تو خواب ذهنم شروع کرده بود داشت ازین فیلمای بلوتوثی خنده دار می ساخت. بعد خودشم می دونست که داره این کارو می کنه. خواب میدیدم یه پسره تو دانشگاه سر امتحان یه مارمولک آورده که استاده زنشو بترسونه از کلاس فراریش بده تا بعد خودش بتونه راحت از بچه ها تقلب کنه. بعد یه پسره ازین چلمنای خودشیرین بغل دستش نشسته بود تا فهمید می خواد این کارو بکنه هی داشت سعی می کرد به استاد بفهمونه ک خوشبختانه ذهن باحالم کارگردانی کرد نذاشت قضیه لو بره. بعد پسر شیطونه مارمولکو گذاشت رو برگه برد تحویل استاد بده. واااای انقد باحال زنه ازش می ترسید به جای اینکه فرار کنه از کلاس بره بیرون رقص پا و ایروبیک می رفت اون وسط. ینی من فقط تو خواب شکممو چسبیده بودم می خندیدم:))

باهوشم دیگه تمام اتفاقات اخیرو جم می کنم تلفیقی خواب می بینم:))

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.