روزی پرنده می شوم
روزی پرنده می شوم

روزی پرنده می شوم

چسبوندتم به سقف :))

حدود سه ساعت صحبت کردیم. خیلی با حوصله به حرفام گوش می کرد. به نظرم اصلا این حرفا واس یه مردجذابیت نداش. اما نه تنها گوش می کرد بلکه راهکارم ارائه میداد!! هر یه ربع یه بارم می گفت شما فوق العاده این. شما پرفکتین. شما خیلییییییییی  مهربونین. شما خیلی ... اووووق 

هی بش می گفتم عاقاااااا بسه بابا مگه تو منو چن وقته می شناسی. می گف نگین خانوم تو زمونه ای که هیشکی نمی دونه بزرگ علوی کیه شما کتاباشو می خونین ! 

کاری با هیچیش ندارم ولی توجیهش عالی بود. من دیقن =))) شده بودم کف اتاق. 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.