ماس جان

ینی الان چرا وقتی من از راه دوور هم واسه ماست دست تکون میدم، خوابم می بره؟؟ توجه کنید نخوردمش فقط نیگاش کردم با یه بای بای کوچیک :|

الان من  با این ابوهت چرا باید جلوی ماس کم بیارم؟؟؟

بله! اشاره می کنن که گویا خوابیدن یکی از تفریحای غیرقابل انکار زندگی منه :دی 

ماس جان فرصت باشه جبران کنیم واست داداش:))

من رفدم بخافم، کاری ندارید؟ :))

داره میرسه...

تو حسرت روزیم که بیامو یه پست با این عنوان بذارم : 

" خدایم خواست تا من هم، دلخوش ز خنده های راستین باشم ". 

فک نکنم زیاد منتظرش بمونم . داره میرسه ... بوشو میشنُفَم :)

جز آستان توام در جهان پناهی نیست...

بهشت، بهشت است دیگر... زمینی و آسمانی ندارد.. این دنیا و آن دنیا ندارد...

وقتی وارد بهشت می شوی فرشتگان سلام پروردگار را به تو می رسانند... خودَت حساب و کتاب کن ... ببین باید چه باشی که پروردگار سلامت کند...

حساب کردم...جمع و تفریق هایم ناامیدم کردند... مرا مجوز ورود نیست که نیست ...

پابوسی خورشید محال است ... اما دلخوشم من به محالات رضا (ع) ...

باید دخیلت شوم...

دلم غم دارد... زیاد هم دارد...غمش فروشی نیست... شاید قرار است احتکار شود برای روزهای بی دردی .. روزهایی که آمدنش را در خواب هم نمی بینم ...

دلم افسار پاره کرده. یاغی شده.. بند دلم دیگر به دستم نیست... نمی دانم از دنیا چه می خواهد یا بهتر بگویم دنیا از آن چه می خواهد که یقه اش را جر داده اما هنوز راضی نشده... هنوز رهایش نکرده ... دلم برای دلم کباب است کباب ...

دلم غم دارد... دلیل و چرایی اش چیست؟ من هم نمی دانم... فقط می دانم آه حسرت های مادر و بغضِ بغض های خواهر گریبان گیرش است...

دلم غم دارد... زیاد هم دارد..باید برایش دخیل ببندم...برایش دعا می کنم... برایش دعا کنید...



دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی *** به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست