روزی پرنده می شوم
روزی پرنده می شوم

روزی پرنده می شوم

زندگی سراسر انتخابه

یه شرایطی رو تو زندگی با پا پس میزنی و با دست پیش می کشی. یه وقتایی دست شرایط یجوری حلقه میزنه دور گردنت که دیگه نفست بالا نمیاد. هلش میدی عقب. میخای که نباشه. دعا می کنی که نباشه. وقتی میره می فهمی چه جفایی کردی در حق خودت. می فهمی همون دست و پا زدن موقع تنگی نفست بود که لذت جاوید میداد بت. می فهمی اصن خلق شدی تا دست و پا بزنی و بالا بری. 

من جفتشو تست کردم. آدمِ خوشی نیستم که خوش نیستم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.